- فروشگاه
محلی که فعل فروش انجام می شود و کالا به مشتری معرفی میشود را فروشگاه مینامیم. فروشگاه خواه فیزیکی و سنتی و خواه مجازی و اینترنی در هرحال مستلزم داشتن ویژگیهایی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. قبل از هر بررسی لازم است تا به این توافق برسیم که فروشگاه باید مناسب کالای مورد ارائه باشد. هیچگاه کالاهای با ارزش را در فروشگاههای بیکیفیت عرضه نمیکنند و بلعکس. موقعیت مکانی و ابعاد و تجهیزات و دکوراسیون فروشگاه با توجه به نوع کالا و میزان فروش تعریف میشود.
امروزه فروشگاههای کوچک رو به کاستی هستند و فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای با روش برندینگ فضای کار را برای فروشگاههای کوچک تنگ کردهاند. از طرفی فروش فضای مجازی و سایتهای مختلف تحت بسترهای مختلف اینترنت نیز فضای کسب و کار را برای فروشگاههای بزرگ سخت کردهاند.
موقعیت فروشگاه و کلیه جنبیات فروشگاه الزاما با توجه به مخاطب و محل کسب باید انتخاب شود. بازخورد فرهنگی محله و دیدگاه اجتماعی مخطبان تعیین کننده ملزومات فروشگاه است. مشتری قشر متوسط بعضا جسارت ورود به فروشگاه پرزرق و برق را ندارد و بلعکس، دهکهای بالایی جامعه در فروشگاههای بدون هیاهو نمیروند. این واقعیات جاری جامعه است که البته استثنا هم دارد و ما اینجا قصد بررسی استثناعات را نداریم.
فروشگاه باید قوانین مشخص و واضحی داشته باشد هم برای پرسنل و هم برای مشتری. این قوانین شامل ساعات فعالیت، نحوه ارائه خدمات، نحوه پذیرایی و … میباشد. علیرغم اینکه همه ما اینها را میدانیم و موافقیم ولی اکثر فروشگاهها قوانین خود را شفاف و اطلاع رسانی برای مخاطبان نکردهاند و این همیشه موجب سردرگمی مراجعین است.
- محصول
کالا یا خدمات قابل ارائه عملا محصول نامیده میشود و واجب است تا فروشنده بیشترین حد اطلاعات در مورد محصول قابل عرضه داشته باشد تا بتواند بهترین سرویس فروش را به مشتری خود بدهد. این اطلاعات حداقل شامل موارد زیر میشود :
- موقعیت محصول
- آگاهی از حوزه مشتری ها
- آگاهی از محصول
- آگاهی از رقبای محصول
- آگاهی از مشتری
- ارزش
بهتر است بدوا طی یک جمله ساده تمام محوریت این موضوع را مطرح کنیم:
“مشتری کالا را میبرد، ارزش را میخرد.”
درست است که مشتری کالا را خریدایر میکند و با خود میبرد لیکن براین باور مشترک باشیم که مشتری کالا را صرفا به جهت ارزشهایش انتخاب میکند و تنها در مقابل ارزشهایی که شناخته است حاضر به پرداخت بها کالا میشود. ارائه کالا به مشتری و خرید ایشان در ظاهر برای برآورده کردن نیاز است ولی همگی مراودات و معاملات صرفا به بهانه مبادله ارزش و تامین سلیقههای گوناگون است لذا این که معامله انجام میشود یا نمیشود صرفا به علت عدم رفع نیاز نیست بلکه بعضا به علت عدم توازن ارزشهای شناسایی شده و بها کالا است. مشتری در ابتدا ملزم به برآوردن کردن نیاز شخصی است لیکن پررنگترین چیزی که مدام در حال بررسی و تحلیل آن است ارزش کالای پیشنهاد شده و مورد معامله است. ارزشهایی که فروشنده توانسته به مشتری معرفی کند. بسیارند معاملاتی که به علت عدم توانایی فروشنده در معرفی ارزشهای کالا و یا عدم تامین اعتماد مشتری به ارزشهای کالا انجام نشده است و این یعنی شکست فروشنده و در ادامه شکست کسب و کار.
پیشنهاد میشود جهت هرچه بهتر معرفی کردن کالای خود و در ذهن ماندن ارزشها، ویژگیها و برتریهای مد نظر کالاهای تولیدی خود از دیگر رقبا و تسهیل در امر رقابت با سایر تولیدکنندگان و کالاهای موجود در بازار و … برای کسب و کار خود شعار بسازید و مزیت رقابتی خود ضمن شعار مطرح کنید، در تبلیغات با این شعار خود را معرفی کنید و فضای کسب و کار خود و بازار هدف خود را آکنده از شعار و مزیت رقابتی کسب و کار خود کنید تا جایی که همه شما را به این ویژگی بارز بشناسند. برای مثال برخی از شعارهای کمپانی تویوتا در طی این سالها که از زبان مدیران عامل بیان شده بررسی میکنیم:
- مشتری حرف اول را میزند، سپس نوبت فروشنده است و در آخر سازنده قرار دارد.
- راه کسب تجربه، مواجهه با چالشهاست.
- خودت، با تلاش خود، از حرمت خود دفاع کن.
- ما دستاوردهای بزرگ را با زحمات خود به دست آوردهایم.
- کیفیت در حین فرآیند ساخته میشود.
فراموش نکنید که قیمت آخرین ارزش مورد بحث است. قیمت همیشه باید در پس ارزشها قرار گیرد. مشتری تا تمام ارزشها و ویژگیهای کالای شما را نشناخته حتما راجع به قیمت دچار سوتفاهم خواهد شد و بدانید که اگر مشتری کالای شما را به علت قیمت نخرد یا شما قیمتگذاری درست نکردهاید و یا شما نتوانستهاید ارزشهای کالای خود را درست نمایان سازید و مشتری را متقاعد به این ارزشها کنید. بعضا قیمتگذاری با دقت و بررسی انجام میشود لیکن شما فروشنده محترم باید در روش ارائه و معرفی کالا و تکنیکهای خود بررسی مجدد کنید و حتی از افراد موفق و کار بلد مشاوره بگیرید.
قیمتگذاری سیاستی جدی و لازمه آن اطلاعات وسیعی از بازار است. هرچند که خیلی از تولیدکنندگان قیمت را به اشتباه از تجمیع هزینههای تولید و هزینههای بالاسری محاسبه میکنند لیکن قیمت را موجودی و نیاز بازار، میزان تقاضا و رقابت و اجناس جایگزین تعیین میکنند. روش ارائه قیمت به مشتری نیز از سیاستهای جدی سازمان فروش است. انواع قیمتگذاری میتواند مانند روشهای سنتی که منجر به چانه زنی میشود و یا شیوههای مختلفی از جمله اعلام قیمت طی لیست قیمت، نوشتن روی تگ یا تابلوهای نصب شده در فروشگاه و حتی اعلام در سایت باشد و یا طبق فرمولهای مختلف تخفیف و ارتقا فروش (promotion) و باشگاه مشتریان از جمله انواع قیمتگذاری نوین است که هریک با توجه به ذائقه بازار، نوع ارائه کالا، دسترسی مخاطب و شیوه رقابت باید انتخاب شود. در هرحال قیمتگذاری و سیاست واحد برای قیمت در کلیه محلهای عرضه، روشهای ارتقا فروش و ثبات فرمولهای تعیین قیمت نشان از صلابت و اقتدار کسب و کار دارد و موجب جلب نظر و رضایت مشتریها میشود.